نویسنده عاشق امام زمان در دو شنبه 24 فروردين 1394 | نویسنده عاشق امام زمان در دو شنبه 24 فروردين 1394 | خواجه نظام ملک گفت:شبی در خواب دیدم شخصی زشت رو پیدا شد،نزدیک من نشست،به همین طریق عده ای با هیولای زشت چنان منظر بود که از بوی ید آنها نزدیک بود روح از بدنم خارج شود، هر کدام از دیگری زشت تر و بد بوتر بوند،با وحشت زیاد از خواب بیدار شدم.خوابم را برای کسی بازگو نکردم، شب دوم همان اشخاص ظاهر شدند،از دیدار آنها نزدیک بود قالب تهی کنم. شب سوم از ترس به خواب نرفتم،بیداری به نهایت رسیده بود، خواب بر من غلبه کرد،باز همان اشخاص شب های گذشته را دیدم، ناگهان عده ای آمدند که زیبا صورت و زیبا سیرت بودند. هریک از آنها که می آمدند یکی از زشت رویان بیرون می رفت تا تمام آنها رفتند و اشخاص زیبا جایشان را گرفتند.من از همنشینی آنها بسیار خرسند شدم.از آنها پرسیدم: شما کیستید؟ یکی از آنها گفت: ما صفات نیک تو هستیم ،آنها که رفتند صفات زشت تو بودند. اگر تو را تاب هم نشینی با آنها هست مجالست شان را اختیار کن و اگر آنها را دوست نداری ما را به دوستی برگزین هر یک از ما و آنها مدت هم نشینی مان با تو تا ابد خواهد بود. نویسنده عاشق امام زمان در دو شنبه 24 فروردين 1394 | نویسنده عاشق امام زمان در یک شنبه 23 فروردين 1394 | در فضای مجازی و (لاین ، وات ساپ و وایبر،) چنین خبری منتشر شده که معاون سازمانحج و زیارت ایران درباره جسارت ماموران سعودی چنین گفته: دو نوجوان ایرانی با جسارت نگذاشته اند که اتفاقی بیفتد!!! خردنژاد: معاون حج و زیارت گفت: نکته اساسی که در این قضیه مورد غفلت رسانه ها قرار گرفته ایشان هشیاری دو نوجوان کشورمان را در این قضیه عنوان و اظهار کرد. این دو نوجوان با جسارت تمام نگذاشتند اتفاقی بیفتد و نه تنها نگذاشتند بلکه آبروی دو مامور سعودی را نیز بردند و این واقعیتی است که وجود دارد. ************************************************* پاسخ:عاشق امام زمان به دوستان ما هم خوشحال میشدیم که این خبر واقعیت داشته باشه اما متاسفانه چنین نیست!! زیرا تمام شبکه های ایران این خبر را تائید و پخش کردند. حتی دیشب رئیس جمهور کشورمان دستور پیگیری این قضیه را صادر کردند. اما یک جمله به آقای رئیس جمهور آقای رئیس جمهور پیگیری این قضیه به رئیس اداره ارشاد چه ربطی دارد؟؟؟؟ که شما پیگیری را به ایشان سپردید؟؟؟؟ نویسنده عاشق امام زمان در یک شنبه 23 فروردين 1394 | نویسنده عاشق امام زمان در یک شنبه 23 فروردين 1394 | گفتم که روی خوبت،از من چرا نهان است؟ گفتا تو خود حجابی ور نه رخم عیان است گفتم که از که پرسم،جانا نشان کویت؟ گفتا نشان چه پرسی؟آن کوی بی نشان است! گفتم مرا غم تو،خوشتر ز شادمانی گفتا که در ما،غم نیز شادمان است گفتم که سوخت جانم،از آتش نهانم گفت آنکه سوخت او را،کی نادی فغان است گفتم فراق تا کی؟؟گفتا که تا تو هستی گفتم نفس همین است؟؟گفتا سخن همان است گفتم که حاجتی هیت،گفتا بخواه از ما گفتم غمم بیفزا گفتا که رایگان است گفتم ز(فیض)بپذیر این نیم جان که دارد گفتا نگاه دارش،غمخانه ی توجان است فیض کاشانی طراحی و کدنویسی : ثامن تم
Template By : Samentheme.ir
|